زیبا متن : مرجع متن های زیبا

امتیاز دهید
0 امتیاز از 0 رای

تا چند سال پیش نمیتونستم تصور کنم غم یعنی چی؟
تو مخیلاتم نمیگنجید دردِ واقعی چیه؟
دلتنگیِ حقیقی کدومه؟
آدمی رو که میگفت: "جیگرم آتیش گرفته" ، "دلم کنده شده" رو نمی فهمیدمش!
.
اما از وقتی که روز آخرِ تو بود،
برای من شروعِ همه ی این ها شد!
.
تازه فهمیدم که کجای کاری؟
غم اینه...
درد همینیه که از امروز میفته به وجودت...
اونا شوخی بود از دلتنگی!
اصل کاری اینجاست!
.
تازه اونجا بود که جیگرم آتیش گرفت و هیچ آب خنکی به کارم نیومد!
فهمیدم که دلِ کنده ی شده ی من، با هیچ اتفاقی، برنمیگرده سرجایِ اولش،
و برای ابد یه تیکه از قلبم، توی بازی سرنوشت گم شد!
.
از اون روز، من شدم یه آدم سرگردون!
یه دلتنگِ پرغصه یِ سرگردون!
که هیچی نجاتش نمیده از آشوب نداری تو،
الا خودت...
که محالی براش!
یه مرهمِ محال، برای یه دردِ باور نکردنی...

نسرین هداوندی
ZibaMatn.IR


ZibaMatn.IR

این متن را با دوستان خود به اشتراک بگزارید

انتشار متن در زیبامتن
×