ویرانه کردی، هر چه آباد بود را...
من به باد سپردم تمام غصه هایم را...
و خنده های زیبایت را که فقط به حالم خندیدی.....
سنگدل چه کردی با من که حیرانم، می دانم روزی باز خواهی گشت، ای هر چه محال.....
من خنثی نمی شوم حتی با خنده های سرد تو، دست ازین کوشش بیجا بردار، ای دلیل تمام سرودن های من.....
بالشتم پر شده از خوابِ نیاز و پرواز..
سقف این عشق پر از سوز و گداز است و بلاست.....
هسته قلب مرا بشکافید....
و ببینید اینجا....
« به خداوند خوشی ها زیباست»..........
ZibaMatn.IR