اسفند تافته ی جدا بافته است !
نه میتوان اَنگِ سرمای زمستان را به او زد
نه وصله ی بی حوصلگیِ
غروب های بهار به تنش می چسبد
اسفند را باید نشست کُنجِ حیاط
خلوتِ ذهن و عشق بازی کرد
با خاطرات دور اما ماندگار ...
باید دل کندن آدم ها در بین راه را
فراموش کرد و گذشت و دل را
از کینه ها تکاند تا جا باز شود
برای شادی های نو ...
حیف است از اسفند
با بی تفاوتی عبور کنید
به خودتان بیایید ، تمام شده
و رفته تا یک سال دیگر ...
عطرِ اسفند را مهمانِ ریه هایتان کنید
عجیب بوی ناب زندگی میدهد
ZibaMatn.IR