زیبا متن : مرجع متن های زیبا

امتیاز دهید
0 امتیاز از 0 رای

آخر پائیز بود
شب چله و
باز،
یک قصه ی تازه

داستان ننه سرما...

اما نه
قصه ی آنشب تو
قصه ی تلخ سفر بود..

صبح آنروز
همه چیز زیبا بود
تو میرقصیدی
خورشید هم،
با تمام دردهاش . .
انگار
او هم میدانست

من اما..

،

تو خوابیدی و
تا اکنون هم
آنکه تا صبح نخوابید و گریست،
من بودم

ائلمان اکبری
ZibaMatn.IR


ZibaMatn.IR

این متن را با دوستان خود به اشتراک بگزارید
متن های مرتبط ائلمان اکبری

انتشار متن در زیبامتن