آن پریزادم که عکس ماه را از بر کشید
نقش دلتنگی خود را ، بر تنِ دفتر کشید
آنقدر در پیله ی تنهایی ام غرقم ببین
مثل سربازی که در دور و برش.سنگر کشید
تا کشیدم دور خود دیواری از تنهایی ام
خاطراتت سمت دلتنگیِ من خنجر کشید
راهُ خود را باز پیدا می کنم با بودنت
با نگاهت عشق از من چهره ای دیگر کشید
با تو جبران می شود ایام تلخ زندگی
زندگی با بودن تو مهر را از سر کشید
فاطمه محمدحسن"بدری"
ZibaMatn.IR