گیرِ یک ،دلبر دلسنگ ،بیاُفتی، سخت است
گوشه ای ،زخمی و دلتنگ، بیافتی ،سخت است
با خودت، با دگران ،با دل و عقلت ،هردم
به جدال و تنش و جنگ ،بیافتی سخت است
ساده باشی و در این عالم یک رنگی خویش
گیر یک، آدم صد رنگ ،بیافتی ،سخت است
آینه، گر بشود ،شانه ی هق هق هایت
وتو، در آینه چون سنگ، بیافتی سخت است
همه نُت های دلت ،زیر وبمش ،غم باشد
و تو در قصه ی آهنگ بیافتی سخت است
گوشی ات دق بکند ، از غم بی زنگی، وتو
گوشه ای منتظر زنگ بیافتی، سخت است
ZibaMatn.IR