ای مظهر عشق.نجابت.صلابت..
توراچگونه بستایم...زبان ازگفتنش عاجز...
من شرمساردستهای پینه بسته و
چروک چشمهای غمگسار توه ام
تومیلادعشقی..توستاره شبهای تارمنی
درکوچه های غربت تنهایی ام
تو چلچراغ امید و رهنمای منی...دروصف جمال تو ناتوانم ...حیرانم ....چه بناممت...نمی یابم ....مادر...مادر....زیباترین واژه...عشق بی انتها...می ستایمت...
اعظم جهانی امیرانی
ZibaMatn.IR