به خدا که بسپاری، خودش حل می شود. خودم دیده ام؛ وقتی که از همه بریده بودم؛ بی هیچ چشم داشتی هوایم را داشت، در سکوت و آرامش، کار خودش را می کرد و نتیجه را نشانم می داد که یعنی ببین! تو تنها نیستی...
تو حق نداری با ضربه ای و اشاره ای نا امید شوی و دست از تلاشِ خودت برداری ! به جای دعا ؛ توکل کن و به جای انتظار ؛ تلاش.
می دانم ! در دنیا خیلی چیزها هست که از توان تو خارج است ، اما فراموش نکن که هنوز هم خدا هست!
خدا حواسش به تو هست ، مراقبِ توست ، هوای تو را دارد ...
تو فقط ادامه بده و به معجزه او ایمان داشته باش بقیه راه با خودش .
خودم دیدم وقتی همه سعی بر زمین زدنم داشتند، دستان مرا محکم می گرفت و مرا بالاتر می کشید تا از گزندشان در امان باشم، هرکجا آدم ها دوستم نداشتند، او دوستم داشت و خلأ احساس مرا یک تنه پر می کرد.
اوست از پدر پناه دهنده تر و از مادر، مهربان تر... اوست از هرکسی تواناتر.
من کارم را به خدا سپرده ام و او هرگز بنده اش را ناامید نمی کند.
اگر امروز احساس کردی دلایل کافی برای لبخند زدن نداشتی ، صبر کن! قرار است همه سیاهی ها سفید شوند و حتی نقطه سیاهی برای یادآوری نماند.
هرکجا که خسته شدی و تکه ی کوچکی از پازل نامحدود زندگی ات را به کل آن تعمیم دادی؛ به خاطر بیاور که این فقط جزءِ اندکی ست در مقایسه با کل! و تکه ی ناچیزی ست در مقایسه با پهنه ی بیکران دنیای تو. دنیایی که بیش از چیزی که فکرش را می کنی برای تو اتفاقات و تجربه های شیرین، کنار گذاشته.
تو فقط امید داشته باش
به خورشید روشنی که خواهد تابید و این مسیرِ تاریک را پر از نور و لبخند خواهد کرد ...
ZibaMatn.IR