حوصله ی هیچ کس را ندارم، بالاخره آدم روزی به اینجای زندگی هم می رسد..
هر آدمی ، روزی ، جایی ، وقتی برای همیشه در خودش فرو میرود و احساسش را به فراموشی می سپرد .
منطق است دیگر!
از یک جایی به بعد سر می رسد و بزرگت...
بنام حضرت دوست
من از خورشید تقلید می کنم
که به ابرهای تیره اجازه می دهد
زیبائیِ او را در زیر هوای مه آلود بپوشانند
تا وقتی باز میل به خودنمایی می کند
از پسِ ابرهای زشت و ناپاک
و بخارهای وهم انگیز
که نفَسِ او را تنگ کرده اند...
جمعه، دلبرانه ترین روزِ خداست .
اصلا فصلی است سوای تمام روز مرگی هایمان .
به عقیده من جمعه زنگ تفریحی است برای پایان دادن به این خستگی های مطلق
جمعه از همان اولش انگار پر است از خبرهای خوب ...
دقیقا شبیه به همان دخترکِ فال فروشی که توی...
دنیای غریبی شده...
دنیایی که سرشار است از آسیب هاو درد ها و دنیایی که انسان هایش به درد عادت کرده اند.
نسل ما نسل اعتیاد هاست ؛ اعتیاد به موبایل و عادات غلط و..
اگر کمی دیر تر بجنبیم جامعه مان پر می شود ار بیمادانی که از شدت...
نباید میان این فصل بی فصلی ماند، باید رها شد حتی اگر یاس و ناامیدی بر پیکره عالم سایه گسترده باشد ،تو باز هم می توانی نقطه پرگار دنیای خودت باشی و جانت را از این خزان رهاسازی، چراکه جهان هر چقدر هم که زمستان و سوز ببیند باز یادش...
خدا بهترین همراه است برای آرزوهایی که داریم ، برای حالِ خوبی که آرزو داریم و برای دردهایی که برای کشیدنشان طاقتی نداریم !
بالاخره روزی ، آسمانمان میزبانِ رنگین کمانِ همدلی می شود و لب هایمان دوباره فرصتی برای خنده دارند .
خدا آماده است برای شنیدن ،
جهان...
به خدا که بسپاری، خودش حل می شود. خودم دیده ام؛ وقتی که از همه بریده بودم؛ بی هیچ چشم داشتی هوایم را داشت، در سکوت و آرامش، کار خودش را می کرد و نتیجه را نشانم می داد که یعنی ببین! تو تنها نیستی...
تو حق نداری با ضربه...
دلنوشته:
«مدافعان سلامت»
گرچه ما مرده ایم و راه می رویم، بی واژه ایم و حرف می زنیم...
اما به آدم های بیرونِ این مهِ غلیظ و به چشم های نگران بگویید؛ ما خوبیم ؛ مثل چند روز و چند ماه و چند سال قبل ..
اصلا ما عادت کرده...