دارم از دست تو صدها گِله، باید چه کنم
گر به جورت نکنم حوصله، باید چه کنم
من به هر درد صبوری کنم امّا تو بگو
با دل آشوبیِ این فاصله، باید چه کنم
گرچه هر مسئله با عشق شود حل لیکن
چون شود عشق خودش مسئله، باید چه کنم!!
ترسم این است بپرسم ,که ز من دل کندی,؟
گر بپرسم تو بگویی ,بله, باید چه کنم!
رفتنت گشته همانند نزولات بلا
با هراس و غم این زلزله، باید چه کنم
گفته بودم به تو ,شیدا, که نرو در ره عشق
رفته ای باز چو در این تله، باید چه کنم
به قلم شریفه محسنی ,شیدا,
ZibaMatn.IR