زیبا متن
add_circle_outline
search
menu
صفحه نخست
متن عاشقانه
متن زیبا
بیو
پیامک
متن آهنگ
ثبت نام
افزودن متن
کاربران فعال
جستجو
اپلیکیشن
درباره
پشتیبانی
جستجو
×
متن
متن آهنگ
شریفه محسنی «شیدا»
متون عاشقانه، غزل، چهارپاره، دلنوشته، مثنوی، شعر سپید و ترانه ... به قلم شریفه محسنی«شیدا» ،اثر چاپ شده «غزل های شیدایی»
شب از نیمه که هیچ
از پسا نیمه هم گذشته و من
هنوز بیدارم...
چه بی اندازه دلتنگم امشب
و چقدر دامنه ی اندوهم، گستردگی دارد ...
صدای تیک تاک ساعت
همچون ناقوسِ بلندِ کلیسا
بر تمامِ وسعتِ سکوتِ شب، غلبه کرده
و من پُرَم از حجمِ سنگینِ نبودنش...
...
متن شریفه محسنی
خیالِ چشمهای تو
برای من
چیزی شبیه قهوه ی دمِ صبح است
دلپذیر
آرامش بخش
خواستنی...
خواستنی که نه!
خواستنی ترین!!
وای از آن قهوه ی چشمانت
که روز آرامم می کند و
شب، بی خواب!
به قلم شریفه محسنی شیدا...
متن شریفه محسنی
پاییز می رود و دلتنگی هایش را هم با خودش....
نه!
نمی بَرَد!
دلتنگی اش می مانَد کنار دلتنگیِ تمام ثانیه های زندگی ام
دلتنگی اش می مانَد کنار سرمای شبهای زمستانم
دلتنگی اش می مانَد برای تیره تر شدنِ شبِ یلدایم...
نازنینم!
تو بگو...
دیگر چه جشنی...
متن شریفه محسنی
عاشقت بودم من از روز ازل
روی زیبای تو شاه بیتِ غزل
قدّ تو چون سرو و لب همرنگ گُل
عشقم این چشم است داری یا عسل؟؟!!
مثل یوسُف، چون روی در بین جمع
راه می افتد سرِ عشقت، جَدل
یک نفس بی یاد تو گر سر شود
می رسد آن دم مرا، پیکِ اجل
وعده ای دادی که م...
متن شریفه محسنی
کاش می شد که شبی از دلِ باران برسی
در عبور از گذرِ خیس خیابان برسی
حسرت تابش مهتابِ رُخت مانده به دل
کاش یکباره سحر، از پسِ طوفان برسی
مانده ام حبس ابد در شبِ سلّول غمت
تا به فریاد من این گوشهٔ زندان برسی
گر نباید که مرا با تو ببینند همه...
متن شریفه محسنی
ضربان قلبم!
در کنارم ندارمت
در آغوشم نیستی
عصرها چشم انتظار ورود گرمت به خانه ام نیستم!
اما خودت خوب می دانی
که همین گاه به گاه شنیدن صدایت
تنها دلیل موجّه ست
برای تداوم نفس کشیدنم!
به قلم شریفه محسنی `شیدا`...
متن شریفه محسنی
آغوشت دریاست...
آغوشت دریاست...
آغوشت دریاست...
و من چون ماهی سیاه بخت تنهایی هستم
که در تُنگی کوچک اسیر است
و دستی او را
در انتهای ساحل متروکه ای، رها کرده!
افسوس
که تنها نصیبش از دریا
نگاهی ست پر حسرت از دور و
داغی ست مانده بر دل ...
نه...
متن شریفه محسنی
بین تمام حکایات و افسانه های عاشقانه که خواندم و شنیدم
غم انگیزترین و دردآورترین روایت عشق را در این دردنامه دریافتم :
قلبم جایی رفت که جسمم نبود!!
جسمم جایی ماند که قلبم نبود!!
به قلم شریفه محسنی \شیدا\...
متن شریفه محسنی
آرامِ جانم♡
اگر عشق تو گناه است و تاوانش عذاب جهنّم
و اگر تَرکِ عشقت ثواب است و پاداشش آسایش بهشت
من شیرینی این جهنّم را به تلخی آن بهشت، ترجیح می دهم
که یک لحظه با عشقِ تو بودن
می ارزد به تماااااامِ بهشت.
کدام بهشت بهتر از روی توست نازنینم؟؟!!...
متن شریفه محسنی
باز با فکر تو با دلهره درگیر شدم
در عبور از غمِ این فاصله، زنجیر شدم
در خیالاتِ به هم ریخته ام، سطر به سطر
یاد بی مهری ات افتادم و دلگیر شدم
من چه گویم که چه آورده غمت بر سرِ دل
رفتی و بعدِ تو از زندگی ام سیر شدم
گفته می شد دلِ پیران شود از عشق...
متن شریفه محسنی
نمی دانم از عشق است که دیوانه شده ام
یا از دیوانگی ست که عاشق شده ام!!
نمی دانم من در غمت شناورم
یا غمت در من!
نمی دانم از پریشانی سرگردانم
یا از سرگردانی پریشان!
به گمانم خاصیت عشق است!
دچارش که می شوی
دیگرهیچ چیز نه می دانی، نه میفهمی!
ت...
متن شریفه محسنی
نشسته ام
تنها
دلتنگ
بی باور...
شعر می خوانم
شعر می سرایم
تو را می بینم!
.
سکوت می کنم
چشمانم را می بندم که از یادت رها شوم...
تو را می بینم!
.
چشم می گشایم
به خاطراتم می اندیشم
در خیالاتم پرسه میزنم
می خواهم لحظه ای از تو رها شوم...
...
متن شریفه محسنی
روح و جانم !
گرچه رفتی و با رفتنت مرا کُشتی ...
امّا من هنوز هم امیدوارانه
چشم انتظارِ آمدنت هستم
زیرا بارها این را شنیده ام که می گویند:
قاتل همیشه به محل جُرم، باز می گردد !!!
به قلم شریفه محسنی ,شیدا,...
متن شریفه محسنی
دارم از دست تو صدها گِله، باید چه کنم
گر به جورت نکنم حوصله، باید چه کنم
من به هر درد صبوری کنم امّا تو بگو
با دل آشوبیِ این فاصله، باید چه کنم
گرچه هر مسئله با عشق شود حل لیکن
چون شود عشق خودش مسئله، باید چه کنم!!
ترسم این است بپرسم ,که ز من د...
متن شریفه محسنی
یادگیریِ فراموش کردنت
در حدّ و اندازه های من نبود !
خودت را خسته می کنی ...
من توان فراموش کردنت را ندارم
لطفاً برگرد ...
برگرد و ببین که من در عاشقی
بالاترین مدرک را کسب کرده ام !
آری ...
با من فقط عشق را هزارباره تدریس کن
من درس از یاد برد...
متن شریفه محسنی
بیمار توأم
برایم تجویز کن:
مهرِ دلت را ، برای قلب شکسته ام
گرمای دستت را ، برای لرزش دستانم
محبتِ نگاهت را ، برای چشمانِ بی فروغم
آرامش آغوشت را ، برای آشفتگی هایم
و بوسه هایت را ...
آخ بوسه هایت را ...
من ، برای درمانم فقط به یک \ تو\ نیازم...
متن شریفه محسنی
یادگیریِ فراموش کردنت
در حدّ و اندازه های من نبود !
خودت را خسته می کنی ...
من توانِ فراموش کردنت را ندارم
لطفاً برگرد
برگرد و ببین که من در عاشقی
بالاترین مدرک را کسب کرده ام !
آری...
با من فقط عشق را هزارباره تدریس کن
من درسِ از یاد بردنت ...
متن شریفه محسنی
خسته ام
درمانده ام
پریشانم...
هزاران حرف در گلویم مانده
که نه بر زبان می آید و
نه رهایم می کند...
بُغضی نهفته همچون سدّی محکم در گلو دارم
که حتّی به سیلاب اشکهایم نمی شکند !
مُرده ای متحرّکم که گویا
برزخش دنیاست و تاوانش زندگی کردن !
چون کو...
متن شریفه محسنی
آخرین ضربه ات اساسی بود
هدف را خوب نشانه گرفتی!
دستمریزاد دلبر جان!
دستمریزاد...
تَبرِ قلبت را به ریشه ام زده ای
خیالت آسوده!
چنان از پا افتاده ام ،که دیگر
یارای برخاستنم نیست
حالا دیگر آسوده بار سفرت را ببند!
اگر در نبودِ من
خوشبختی انتظار...
متن شریفه محسنی
غزل
در سینه ام آتش به پا کردی و رفتی
با سوزِ غم ها آشنا کردی و رفتی
با آن که تو غیر از وفا از من ندیدی
ای سنگدل آخر جفا کردی و رفتی
زیباترین راه است راهِ عشق ،امّا
برگشتی از راه و خطا کردی و رفتی
دیدی؟ نماندی بر سرِ قولی که دادی
دردِ مرا بی...
متن شعر
عشق یعنی که مرا جاذبه ی هر نگهت
آنچنان جذب کند، میلِ به دیگر نکنم
عشق یعنی تو چنان فکر و خیالم بشوی
تا ابد یادِ کسی غیر تو در سر نکنم
به قلم شریفه محسنی \شیدا\
sheida54.blogfa.com@...
متن شعر
شب با خیال آغوشت خوابیدم و
صبح، با خیال بوسه ات برخاستم
کسی اینجا مرا دید وگفت:
امروز تنت چقدر بوی خوش می دهد!
به قلم شریفه محسنی \شیدا\...
متن عاشقانه
هر وقت که می آیی
ضربان قلبم، چندین برابر می شود
یادت نرود محبوبم...
قرارمان باشد بر سرِ بالینِ مرگم
تو اعجازِ تپیدنِ قلبِ منی
بیایی
بی گمان، دوباره زنده خواهم شد!
به قلم شریفه محسنی \شیدا\
sheida54.blogf...
متن شریفه محسنی
صدایت کرده ام
می شنوی؟!
این روزها دلم
عجیب هوای تو را می کند
شاید
شاید دلخوشم به آمدنت
شاید قرار است در آغوشم بگیری
نوازشم کنی
نمی دانم
فقط بدان، اگربیایی
دیگر سردی خاک عذابم نمی دهد !!
به قلم شریفه محسنی«شیدا»
شاعر کتاب «غزل های شیدایی...
متن شریفه محسنی
دلم برای تو تنگ است و من قرار ندارم
مها بیا که دگر تاب انتظار ندارم
کجا گریزم از این شب که از هجوم خیالت
به سر خیال رهایی، وَ یا فرار ندارم
اگرچه ره نگشودی مرا به شهر وصالت
ولی تحمّلِ رفتن، از این دیار ندارم
قسم به موی سیاهت قسم به روی چو ماه...
متن شریفه محسنی
درد، تیشه بر استخوانم می زند...
گریه امانم نمی دهد...
سنگدل!
بیا و ببین...
چگونه مرگ، مرا به آغوشِ خویش
می خواند!
آخخخ از این همه بی وفاییَت...
حالا بگو
به قلب عاشقم چگونه بفهمانم
که آغوش تو
جای من نبود !
به قلم شریفه محسنی \شیدا\
شا...
متن شریفه محسنی
سرگردانی عجیبی ست
ماندن در دوراهی عشقت
نه تاب رفتن دارم
نه دلیلِ ماندن
چون روحِ سرگردانم
مُرده ام
پیش از آنکه مُرده باشم....!
به قلم شریفه محسنی \شیدا\
شاعر کتاب \غزل های شیدایی\...
متن شریفه محسنی
در به دری در شب تنهایی ام
می کِشد این عشق به رسوایی ام
ای که دلم با غمت آمیخته
من غزلی تشنهٔ شیدایی ام
کهنه کتابیست غمت در دلم
خواندن این قصه تو آغاز کن
بی تو تمامم شده لبریز غم
بغض گلوگیر مرا باز کن
قلب مرا تاب چنین درد نیست
این همه دو...
متن شریفه محسنی
غریبی عاشقم
غرق در امواج نگاهت
که دریا دریا
دورم از ساحل آرامِ آغوشت...
مرا ببین!
چه غریبانه در گردابِ تنهایی
نفس نفس زنان دست و پا میزنم!
آه... ای کشتیِ نجاتم ! مرا دریاب...
دستانم را بگیر و به آغوشت کشان...
نجاتم بده
از شرارت این طوفان ...
متن شریفه محسنی