آرام نمی گرفت...
چیزی فراتر از این می خواست!
چیزی شبیه امید...
آدمی گاه دلتنگ یک مکان می شود،
گاه دلتنگ یک آدم دیگر!
گاهی هم دلتنگ یک احساس...
او برای زنده ماندن به یک امید نیاز داشت!
امید به اینکه روزی دوباره آن حس را خواهد چشید...
حس در آغوش گرفتنت!
ZibaMatn.IR