امشب بازهم ، ماه زیبای منی نازنین
عذر می خواهم ، تو پی مشکلی نازنین
گفتم شب بیایی ، به کنارم باشی اما
تنها تو برای ، کشتن آمدی نازنین
با پلک ، با نگاه ، عجب می کشی مرا
شک نمیکنم که تو ، قاتل امی نازنین
مدفون تیره روزی ، در تنهایی خودم
از حال و روز من مگر ، تو غافلی نازنین
گفتم به خواب شب بیا ، روز اگرنشد
حاصل نشد به جز ، سخن باطلی نازنین
یکبار مطمئن ، نشدی عاشق تو ام
تو شاه نشین ، قلب منی نازنین...!
ZibaMatn.IR