زیبا متن : مرجع متن های زیبا

امتیاز دهید
5.0 امتیاز از 1 رای

اصلا احساس خوبی نسبت ب صحبت هایش نداشتم
از این دکترها بود ک آسمان ریسمان میبافت تا حرفش را بزند
بی حوصله نگاهش میکردم و او هم گویی برای خودش حرف میزد
نگاهش کردم و گفتم:
\دکتر! اصل حرفتونو بزنید\
دکتر آب دهانش را قورت داد و نگاهش را از چشمانم گرفت و گفت:
\آزمایشات شما نشون میده ک...\
و سکوت کرد؛
کم کم حوصله نداشته ام داشت صدایش اوج میگرفت!
اما آرامش کردم و با خونسردی منتظر ادامه صحبتش شدم!
پس از سکوت کوتاهش ادامه داد:
\آزمایشاتون نشون میده ک شما...
سرطان خون دارین...\
انتظارش را نداشتم!
نفس عمیقی کشیدم و بلند شدم..
تشکر کردم و برگه های پخش شده آزمایش هایم را برداشتم، خداحافظی کردم و در را پشت سرم بستم..
فراموش کرده بودم ک با دوستانم آمده ام!
از مطب ک خارج شدم آنها منتظر و مضطرب در اطراف ماشین، یا نشسته بودند و یا قدم میزدند...
نزدیک رفتم..
تا مرا دیدند پرس و جوها و سوال و جواب شروع شد!
چشمانم را بستم و دستم را بالا بردم!
سکوت ک شد چشمانم را باز کردم و خونسرد گفتم:
\من ک گفتم چیز خاصی نی! الکی استرس ب جون خودتون انداختین! ی مریضی سادس!\
و پرسش از نام بیماری بود ک ب گوش من میرسید..
نگاهشان کردم و گفتم:
\سه نفرید!!!!! چطو انقد سرصدا میکنین.. اوناها! از رفیق شفیق من یاد بگیرین ک آروم نشسته تو ماشین!\
تا این را گفتم سرش را ب طرف من برگرداند و صورت ملتهبش را دیدم!
چشمان پر اشکش را دیدم!
تعجب کردم!
گفتم نکند حواسم نبوده و لو داده ام!
اما ن...
من ک چیزی نگفتم!
جلو آمد..
گفت:
\قرار بود راستشو بگی\
راست میگفت...
قرار همیشگیمان همین بود...
دروغی در کار نباشد؛
نفسم را با فشار فوت کردم و گفتم:
\باشه بابا...
ی سرطان خون جزئی بود!\
و ب طرف ماشین رفتم..
نمیدانستم اگر میماندم..
و اگر چشمان پر از اشک او را میدیدم..
هنوز هم میتوانستم قوی باشم یا ن!
چشمان من هم داشت از اشک پر میشد
پیاله مرواریدهایم دیگر لبریز بود
سرطان بود دیگر
قول بی شاخ و دم ک نبود!
نشستم پشت فرمان و تک بوق کوتاهی زدم تا بهت چهارنفره آنها را بشکنم..
آرام و سر ب زیر نشستند..
نگاهی سرسری ب تک تکشان انداختم و فقط با فریاد چشمانشان مواجه شدم!
فریاد و اشک و باران!
راه افتادم تا بارش باران زمین گیرمان نکند...


نویسنده: vafa \وفا\
ZibaMatn.IR

____vafa____ ارسال شده توسط
____vafa____


ZibaMatn.IR

این متن را با دوستان خود به اشتراک بگزارید

انتشار متن در زیبامتن
×