لعنت به دو روز پست این چرخ کبود
لعنت به تمام بودهایی که نبود
لعنت به غزل ها که دلم با تو سرود
لعنت به من و آن که دل از سینه ربود
تا هست نفس، کنم نثارت لعنت
ای بر تو و آن ایل و تبارت لعنت!
لعنت به من و خُلق کجت با منِ زار
لعنت به نگاه و خنده ات با اغیار
لعنت به من و حسرت یک بوس و کنار
لعنت به تو و وعدهٔ در فصل بهار
بر ساده دلی، سکوت، بر غم لعنت
بر حیله، دروغ و حس مبهم لعنت
لعنت به منی که گفته ام از مویت
لعنت به درازی شب گیسوسیت
لعنت به دوتا چشم و دوتا ابرویت
لعنت به وقار و قامت دلجویت
بر قلب شکسته، دیدهٔ تر... لعنت
بر مکر تو و عشق منِ خر لعنت
لعنت به تب وتاب غزلخوانی ها
لعنت به نظربازیِ پنهانی ما
لعنت به نگاهت، به همان ناز و ادا
لعنت به من و غرور من، سر تا پا
برگرد بگویمت دوچندان لعنت
برگرد که... ای بر دل شیطان لعنت
لعنت به غزل، به شعر، بر فکر و خیال
لعنت به تمام آرزوهای محال
لعنت به ستاره ها، به قهوه، بر فال
لعنت به همان گندم رویت، آن خال
بر میوهٔ ممنوعهٔ لعلت لعنت
بر شعر پُر از واژهٔ (لعنت) لعنت!
ارس آرامی
ZibaMatn.IR