👌مثنوی
بشنواز نی ناله جانسوزِ او
ازغریبی وزغمِ دلسوز او
کز نیستان تا جدا کردند مرا
با غم و درد آشنا کردند مرا
ناله ها دارد بگوید از فراق
شرح خواهد داد دردِ اشتیاق
هرکسی بشنیده سوزِ ناله اش
گشته شیدایِ نی و هم واله اش
ماهمه چون نی به بکجا بوده ایم
وَه چه راهی تا کجا پیموده ایم
باز هم باید رویم تا کویِ خود
تا رسیم برمسکن و بر سویِ خود
یک گنه آدم زِ نعمت دور کرد
سرکشی ابلیس را مغرور کرد
توبه باید تا شوی محرم بر او
زخم باید تا نهی مرهم بر او
چونکه ره سخت و بیابان پیشِ رو
دره و خارِ مغیلان رو به رو
درچنین راهی چراغی لازم است
هم پیمبر هم امامی لازم است
پیروی کن از پیمبر از امام
تا رسی بر جایگاه و بر مقام
با محمد و آل او در راه باش
در خوشی و ناخوشی همراه باش
گر چنین باشی رسی تا کویِ او
میکنی آنجا نظر بر رویِ او
شعراز:حسین صالحی
ZibaMatn.IR