زیبا متن : مرجع متن های زیبا

امتیاز دهید
0 امتیاز از 0 رای

دیربازیست که با خیالت درحیاتم،
چه شعر های که از چشم هایت نگفته ایم جانان من!
بازگشتن تو مثل بارش برف در کویراست
همانقدر نا ممکن،اما چه بگویم؟
چه بگویم از عشق سرکوب شده در سینه ام
معشوقه تمام نوشته هایم؛ خبرت هست که هرشب در خیالم گیسوانت را می بافم؟!
خبرت هست...؟
مدتیست خبری از توندارم، چشم به انتظار نشسته ام و شمع روشن کردم و در تاریکی می نویسم
خداراچه داند؟ شاید واژه ها تورا زنده کردند
شاید قلمم، افسانه هارا به دنبالت بفرستد
چه بگویم؟
جای خالی ات دارد فریاد می زند
چاره ای نمیابم جز اشک..
نمی دانم راز فراموشی چیست؟!
همینکه سعی دارم فراموشت کنم، تمام خاطره ها صف می بندند.
خبرت هست، که چشمانم خشک شد از انتظار؟ رسم عاشقی پرواز اموختن و بال پرواز را چیدن نیست جانان من.
ZibaMatn.IR

- آتناسرخه✏️☕ ارسال شده توسط
- آتناسرخه✏️☕


ZibaMatn.IR

این متن را با دوستان خود به اشتراک بگزارید


انتشار متن در زیبامتن