من مدت هاست که هیچ اصراری ندارم به هیچ چیزی ...
اصراری ندارم به برآورده شدن خواسته هام، اصراری ندارم به فهمیده شدن، به درک شدن، به اینکه یکی گوش باشه برای غصه های کوچیکم ...
اصراری ندارم به غافلگیر شدن، به عوض کردن اطرافیانم، به اثبات درست بودن عقایدی که خودم هم هیچ اطمینانی ندارم به درست بودنشون، من معمولی ام و معمولی بودن هیچ غمگین نیست به نظرم ...
معمولی بودن شاید همون دلیلیه که باعث میشه بهترین دوست کسی نباشم، کسی که وقتی از هم پاشیده ای بهش زنگ بزنی و بگی: بیا جَمعَم کن.!
شاید این معمولی بودنم خوب باشه برای بقیه، یه جوری که جای خالیم نه به چشم شون بیاد، نه بذاره هیچ دردی بِپیچه توی دلشون.!
ZibaMatn.IR