زیبا متن : مرجع متن های زیبا

امتیاز دهید
0 امتیاز از 0 رای

شب شد و دلتنگ تو ام بغض تو مهمان من است
از بس شکستم از غم ات سر در گریبان من است

آخر به زنجیرم کشید این غم بی تو بودن ام
یخ بسته شب های مرا بی تو زمستان من است

دل دادم و دل برده ای عاشق و دلدارت منم
در فتح شهر قلب تو سرباز سرسخت ات منم

گاهی پرم از شور تو گاهی سکوتی ممتدم
یک شهر حیران من است از بس که حیرانت منم

گویی من ام خدای عشق طوفان عشق نمیکنی
شاید تو یک عاشق کشی با عشق چرا سر میکنی

گاهی شرابم میدهی گه زهر به جانم میدهی
گاهی بزرگم میکنی گه پست و پوچم میکنی

میان مهر و زیبایی تو آن خورشید زیبایی
اگر چه دوری از اینجا تو در اوجی تو زیبایی
ZibaMatn.IR

خوش بین ارسال شده توسط
خوش بین


ZibaMatn.IR

این متن را با دوستان خود به اشتراک بگزارید

انتشار متن در زیبامتن
×