مثل مرجانم که پس از داش آکُل
لای مشروب و شعر میشکنم!
که من از بچگی مرض دارم
جای زخمهای کهنه را بکنم!
که دچارم به مرگ تدریجی,
بیست نخ توی روز شوخی نیست
طی ده سال بعد تو دائم
بوی سیگار میدهد دهنم!
طول و عرضی به وسعت دنیام,
لابلای حریم بازوهات
که چه آسان دچار تغییر است
مرز جغرافیایی وطنم!
یک خیابان خیس بعد از تو,
با خیالت قدم زدن یعنی
مثل سرباز در محاصره ای
آخرین تیر را خودم بزنم!!!
مثل:((آرزو))این پیرهن خوبه؟
مثل: این رنگ بهتره یا این؟
مثل: فرقی نداره های من و
خاک بر سر خری که منم
مثل سیگار و تنگی نفسم,
چه کشنده است مرهم لبهات
بوسه هایی در ایستگاه قطار,
کام سنگین قبل له شدنم
ZibaMatn.IR