هایکو های پائیزی
ابر و باد
وقتی مرور می کنم
رویاهایم را
... گردباد
آه این زمین هم
به آسمان رسید
باد پاییزی
پیدا می کند قاصدک
خانه ی سالمندان
پس از درو...
کلاهش را بر می دارد
از سر مترسک
خش خش برگ
غیبت کسی می کند
باد،پشت سرم
در ورودی
خودم را می تکانم
از مه پائیزی
جویبار پائیز
سیبی شناور در آن
برای هدیه
انار شکسته
بگذار تا ببینند
فریادم
شب های پائیز
هر شمعی روشن می کنند
دلم می لرزد
شمع مزار
یک لحظه درنگ می کند
باد پائیز
رگبار پاییز
به میل خود نریخته اند
این نوبرگ ها
باد پائیز
چه غمناک می وزد
به شاخه ی خشک
ZibaMatn.IR