زیبا متن : مرجع متن های زیبا

امتیاز دهید
5.0 امتیاز از 1 رای

تا امروز خواب را نوعی مردن می دانستم. فکر می کردم مرگ، امتداد خواب باشد. خوابی بسیار عمیق تر از خواب های عادی. خوابی که از هر گونه خودآگاهی خالی است؛ آرامش ابدی، خاموشی مطلق.

اما حالا به این فکر افتاده ام که قبلن اشتباه می کردم. شاید مرگ هیچ شباهتی به خوابیدن نداشته باشد. شاید مرگ به کلی در مقوله دیگری بگنجد؛ چیزی شبیه این تاریکی بیدار، بی پایان و بی انتها، که حالا درون خود احساس می کنم.

نه، اگر این طور بود، خیلی وحشتناک می شد. اگر مرگ برای ما استراحت نباشد، پس چه چیزی زندگی ناقص ما را که چنین انباشته از فرسودگی است، بازخواهد خرید؟ گذشته از همه این ها، هیچ کس نمی داند مرگ چی ست. چه کسی توانسته مرگ را به راستی ببیند؟ هیچ کس، جز کسانی که مرده اند. هیچ زنده ای نمی داند مرگ چی ست. زنده ها فقط می توانند حدس بزنند و بهترین حدس، هنوز هم یک حدس است. شاید مرگ نوعی استراحت باشد، اما با تعقل هم نمی توان این را فهمید. تنها راه برای این که بدانی مرگ چی ست، این است که بمیری. مرگ ممکن است هر چیزی باشد.

_داستان خواب
_هاروکی موراکامی


ZibaMatn.IR


ZibaMatn.IR

این متن را با دوستان خود به اشتراک بگزارید

انتشار متن در زیبامتن
×