مشت واکردم و آن ماهی رفت گ...
زیبا متن: مرجع متن های زیبا کوتاه
- خانه
- متن ها
- متن سیامک عشقعلی
- مشت واکردم و آن ماهی رفت گ...
امتیاز دهید
5 امتیاز از 1 رای
مشت واکردم و آن ماهی رفت...
گفته بودم که تو هم خواهی رفت!
تا ابد خواست بماند با من
بعد یک حوصله همراهی رفت!
بدترین لحظه ی دل کندن بود
ماند بر روی لبم آهی... رفت...
شرط عشق است که مومن باشی
مثل یوسف شو! به هر چاهی رفت!
خواستم گریه کنم، مادر گفت:
باید از پیش کسی گاهی رفت!
▪️شاعر: سیامک عشقعلی
ZibaMatn.IR