شعرهایم قندیل بسته اند سوز فراقت به جانم رخنه کرده خودم را در محاصره ی واژه هایی بی احساس می بینم که الفبای بی تو ماندن را در گوشم نجوا می کنند بیا و با نور نگاهت آسمان قلبم را بهاری کن که لب هایم برای سرودن لبریز از شعرند مجید رفیع زاد
این متن را با دوستان خود به اشتراک بگذارید.