باز هم آفتاب غروب کرد و شب اومد
به جون خسته ام باز هم تب اومد
باز هم از لاله خونین قلبم
خدایا بانگ یارب یارب اومد
شب اومد باز شب اومد باز شب اومد
به جون خسته ام باز هم تب اومد
هوا تاره چراغ هم سوت و کوره
تنم داره می سوزه مثل کوره
خدایا یار من کی برمیگرده
آخه این از خداوندی به دوره...
برشی از ترانه قدیمی
ZibaMatn.IR