زیبا متن : مرجع متن های زیبا

امتیاز دهید
5.0 امتیاز از 1 رای

غم از لبخندمان جاری ست داداش!
تو می دانی دلیلش چیست داداش؟
بیا تاریخ را باهم بخوانیم
زمین جای قشنگی نیست داداش!

برای صبح فردا قد کشیدیم
ولی خورشید را هرگز ندیدیم
پر از پرواز بودیم و شکفتن
دویدیم و دویدیم و دویدیم...

برای فصل بهتر درس خواندیم
چه شب ها را که باهم گشنه ماندیم
نشد این زندگی زیبا و افسوس
جوانی را به پایانش رساندیم

چه معصومانه با امروز سردیم!
شبیه برگ پاییزیِ زردیم
بگو آن ساده بودن ها کجا رفت
بگو با کودکی هامان چه کردیم؟

خدا در جیب ما امید نگذاشت
برای قرن مان یک فصل غم کاشت
جنونی سرخ ما را مبتلا کرد
غزل گفتن بلوغ زود رس داشت!

اسیر قصه ی تکرار بودیم
برای زنده ماندن می سرودیم
شبی احساسمان شد تیرباران
شبیه زخم از یادش کبودیم

( و بعد از فقر نازل شد گرانی
پدر هرجا برای لقمه نانی...
خجالت می کشید از بچه هایش
پدر هم بود شاعر در جوانی

پدر هم مثل ما پژمرده بود و...
تمام عمر را دلمرده بود و...
شبیه آخرین سرباز یک جنگ
میان گریه خوابش برده بود و...

کسی با آرزوهایش نخندید
کسی قدر غرورش را نفهمید
پدر آیینه ها را فتح می کرد
و از لبخند ما آواز می چید

و مادر... خنده هایش صد ورم داشت
گلی زیبا که قدری ناز کم داشت
کسی جز ما نمی دانست مادر،
قنوت هر نمازش عطر غم داشت! )

غزل ها را به دست باد دادیم
شبیه نطفه ی بی انعقادیم
برای مرگ مظلومانه ی بغض
تمام قد خود را ایستادیم!

غمی دزدید از ما سازمان را
ندید این آسمان پروازمان را
ندانستیم گاهی درد یعنی:
که پایان می کشد آغازمان را!

و حالا هردو فکر آب و نانیم
چه راحت ساکتیم و ناتوانیم!
بیا دیگر نجنگیم و نبازیم
بیا شعری برای هم نخوانیم

برادر کشت قابیل از حسادت
بنا شد رسم روی جنگ و نفرت
برادرهای عاشق ما شدیم و
به ما دنیا فقط بخشید غربت!

اگر با هم در این زندان اسیریم
چرا یک جور دیگر پا نگیریم؟!
بیا تفسیر سبز رود باشیم
بیا در شعرهای خود بمیریم!

اگر غم رسم این دنیاست داداش!
اگر خورشید ناپیداست داداش!
بیا شاعرترین باشیم هرروز
که عشق از هرکجا زیباست داداش!

«سیامک عشقعلی»
تقدیم به برادرم احمد عشقعلی
ZibaMatn.IR

سیامک عشقعلی ارسال شده توسط
سیامک عشقعلی


ZibaMatn.IR

انتشار متن در زیبامتن
×