مینویسم برای تو از دست رفته که هرکجای جهانی بازگرد ؛ مینویسم که بخوانی و بدانی جهانم خالی از هر موجودیست زمانی که تورا ندارم ؛ مینویسم به جبران تمام روزها و شب هایی که داشتمت ولی حواسم پرت روزمرگی هایم بود ؛ مینویسم دوستت دارم برای توی از دست رفته که بخوانی و بازگردی !
جهانِ کوچک من . .
کجای جهانى که هرچه جستجو میکنم چشمانم تورا نمیبینند ! میگویم بازگرد و پژواک صدایم جهان را پر کرده است ولی اثری از تو نیست ؛ من تو را در همه ى عالم میجویم و در انتها باز هم به هیچ میرسم . .
مینویسم که به گوشَ تو برسد ؛ مینویسم که شاید کسی برایت بخواندَش ؛ مینویسم خوبم که به رسم گذشته دلت شورم را نزند ولی تو بدان که سرگردان و دلگیرم ؛ دلگیر از تمام روز ها و شب هایی که میگذرند و نبودنت را طولانی تر میکنند . .
میگویم دلتنگم ولی تو بخوان نبودنت مرا شکسته است ؛ من میگویم خسته ام ولی تو بخوان دلم آغوش میخواهد به امنیتِ تنِ تو !
جهانِ کوچکِ من بازمیگردانمت به آغوشی که وطن توست و میبوسمت به جبران تمام لحظاتی که نبودى . .
جای جای این کره ی خاکی را برای تو که جهان کوچک منی زیر پا میگذارم و دنیا را به تماشا می نشانم که گاهی میشود یک جهانِ دوست داشتنى به کوچکى تو داشت . !
ZibaMatn.IR