زیبا متن : مرجع متن های زیبا

امتیاز دهید
0 امتیاز از 0 رای

خورشید من!
ای پیامبر زندگی بخش شاعرانگی هایم!
ای همیشه ی شیرین زیبایی
که حسرت تسخیرت،
در ذهن آینه های شهر نبض می زند
و فردا
با پرچم سفیدش
در اقراری معصومانه
شهادت می دهد بی تکرار بودنت را!

با من چه کرده ای؟
که هرروز
عابدانه می نشینم به ستایش تو!
قداست نامت را می بوسم
هوایت را کودکانه نفس می کشم
و از هر نقطه ی اندامت،
به شعر می رسم!

فراموش کرده ام هرچند...
تاریخ اصابت مهرت را به قلبم
هرچند شاهدی ندارم که مرا
در انظار کوچه ها
با نگاهی ملیح کشته ای ولی
گوارایت باد این امپراتوری زنانه!
که من تا ابد
عاشقت خواهم بود
ای خدای کوچک من!

باور نمی کنی؟!
تمام زندان های جهان
برای در اسارت تو بودن
صف می کشند هرروز
و هنوز
در غزل های ناگفته ی پسران شاعری که
هم اسم من بودند!

موهایت را بر سرم بریز!
که نفس هایم،
هم آغوش شود با عطر تنت
و آزادی را
با بوسه ای
روی لب هایم ترسیم کن
تا آسمان...
تا خنده...
تا زندگی...



◾شاعر: سیامک عشقعلی
ZibaMatn.IR

سیامک عشقعلی ارسال شده توسط
سیامک عشقعلی


ZibaMatn.IR

انتشار متن در زیبامتن