ای نسیم هوشیاری از جوانی ام مپرس
بی خبر از خلوت ما، از نشانی ام مپرس
شوکران عشق را هر لحظه ای نوشیده ام
زین سبب لطفی نما از جاودانی ام مپرس
گوشه به گوشه ی قلبم پاره از زخمی شده
با دو صد زخم عیانم از سخت جانی ام مپرس
ما سراپا عشق بودیم و خریدار وفا
بی وفا را رو نبود از خوش گمانی ام مپرس
عاجزم از وصف این، چوب خدایم را ندید
حال علیلم عشق، از چوب خیزرانی ام مپرس
ناله ها کردم به عزلت، ناله هایم را ندید
شکوه ها کشتم به جان از بی زبانی ام مپرس
بنده ی بی عشق، با هر غم مردد می شود
زاده ی غم گشته ام از لن ترانی ام مپرس
سید عرفان جوکار جمالی
ZibaMatn.IR