گاهی ماندن .......
گاهی رفتن....
گاهی ستیزهای پر از درد.....
گاهی برای پریدن روی شاخه ای که ترک دیده .....
گاهی باوری که چلوسیده در ژرفای عمق ندیدن....
گاهی ........
پریدن .........
و سقوطی که دیگر رنگ پر نقش........
آیا آب را ول کردند........
گاهی دلم ول شدن دستها برای ول کردن آب را میخواند........
گاهی سرود سرمای زمین .......
گاهی دلم برای خدا تنگ میشود.....
گاهی نه ،گاه گاهی،شاید
دلم برای خودم تنگ میشود .....
همان که هستی بمان...
آرش شجاعی
ZibaMatn.IR