راننده به من نگاهی کرد، گفت: عجله نکن، یک نفر دیگر بیایید راه می افتیم دستم را روی قلبم گذاشتم و گفتم: ببخشید ما دو نفریم! شعر: وریا امین ترجمه: زانا کوردستانی
عکس نوشته راننده به من نگاهی کرد گفت...
این متن را با دوستان خود به اشتراک بگذارید.