از اولِ این قصه تو هم باخته بودی...
در باورت از عشق چه ها ساخته بودی!
گفتی که چرا آخرش این شد؟ به تو گفتم:
با مُهره ی سرباز دلت تاخته بودی!
گفتم که... فریب است! فریب است! فریب است!
رفتی و ندانسته و نشناخته بودی...
ویران شدنت این همه! تاوان بزرگی ست!
از سادگی ات بود که پرداخته بودی!
ای یوسف ایرانیِ دلسوخته ای کاش
خود را تهِ این چاه نیانداخته بودی!
▫️شاعر: سیامک عشقعلی
ZibaMatn.IR