معدنکاری
به سنگ خاره می جوید نشانی های معدن را
مگر یابد کلید قفل ناپیدای معدن را
چکش در دست و بار سنگ روی شانه ها دارد
خدا یاری کند دست و دل جویای معدن را
به خاک آلوده ای از عرصه کار و تلاشی که
گشوده روی صنعت جاده دنیای معدن را
چه تاجی را به عالم میتوان آسان مهیا کرد؟
اگر خارج نسازد گوهر زیبای معدن را
اسیر دشت و کوه و دره و صحرا نمی ماند
کسی که پرورد در ذهن خود رویای معدن را
مذاب آهن از پاتیل سرخ کوره می ریزد
که پر از اتش سودا کند صهبای معدن را
بنازم خط زرینی که در نقش هنر دارد
دمادم لابلای جوهرش معنای معدن را
به سنگ خاره جنگیدن قماری سهل و آسان نیست
به معدن رفته می داند مصیبت های معدن را
♤♤♤
✍ علی معصومی
ZibaMatn.IR