خسته ام از مردمِ گندم نمایِ جو...

زیبا متن: مرجع متن های زیبا کوتاه

امتیاز دهید
0 امتیاز از 0 رای

خسته ام از مردمِ گندم نمایِ جو فروش
خسته از فریادِ عارف مسلکان خرقه پوش

صبرکردم بی گلایه تا که دنیا بگذرد
از ریای خلق آمد در سرم جوش و خروش

در تکاپو بودم و عمر درازی، یافتم
چشمِ بیمارم روا دارد به مستی عیش و نوش

پندِ واعظ کاشتم در شوره زارِ نیستی
چون مرا بار دگر تذکار آید از سروش

دلق پوشِ صومعه می سوزد از کبر و ریا
ای خوشا احوال درویشانِ عاری از نقوش

آهوان دشت معنی را نباشد دامِ زهد
زهد بازی، فتنه جویی نیست در ذات وحوش

سیدعرفان جوکارجمالی

ZibaMatn.IR
سید عرفان جوکار جمالی
ارسال شده توسط
ارسال متن