زیبا متن : مرجع متن های زیبا

امتیاز دهید
3.7 امتیاز از 3 رای

خواستم مانع شوم تا چاقوی زبانت از غلاف دهانت خارج شود؛خواستم تیزی کلمات را دستت ندهم تا سلاخی کنی دلم را !؟... اما دیدم فقط درد است که تورا به یادم می آورد...
این بود که با لب ترک خورده افکارم، تشنه بدون آب رو به قبله عشق دراز کشیدم...

✍️رضا کهنسال آستانی
ZibaMatn.IR

رضا کهنسال آستانی ارسال شده توسط
رضا کهنسال آستانی


ZibaMatn.IR

این متن را با دوستان خود به اشتراک بگزارید


انتشار متن در زیبامتن