زیبا متن : مرجع متن های زیبا

امتیاز دهید
0 امتیاز از 0 رای

شروع شد
پیمان گرفت و فصل بهاران شروع شد
تاوان گرفت و لحظه جبران شروع شد

با طره های داده به بادش چها نکرد!
طوفان گرفت و موج پریشان شروع شد

در پیج و تاب فتنه گری چاک دامنش
میدان گرفت و قصه ترلان شروع شد

یک شهر را به هم زده تاراج کاکلش
جولان گرفت و بازی چوگان شروع شد

مانند گردباد سرزده در کوچه باغ مهر
اسکان گرفت و خش خش آبان شروع شد

قلبی که شعله های هزاران بهانه بود
عصیان گرفت و گفتن هذیان شروع شد

وقتی صدای نغمه ی نی در هجوم باد
پایان گرفت و نغمه عریان شروع شد-

کم کم میان خلوتی از صحن بی حصار
باران گرفت و گریه چوپان شروع شد

از چشم های منتظر و مست و نرگسش
فرمان گرفت و رقص بیابان شروع شد

در خوشه های یخزده کهکشان چمید
سامان گرفت و کل کل کیهان شروع شد

آنجا که عاشقانه ترین مرز همدلی است
دکان گرفت و سرخط و عنوان شروع شد

♤♤♤
✍ علی معصومی
ZibaMatn.IR



ZibaMatn.IR

این متن را با دوستان خود به اشتراک بگزارید


انتشار متن در زیبامتن