زیبا متن : مرجع متن های زیبا

امتیاز دهید
0 امتیاز از 0 رای

زمان گذشته ولی من هنوز بیدارم
شبیه ساعت شماطه دار بر دارم
شبیه ابر کبودی که هق هق اش را خورد
پر از گلایه و بغضم سکوت می بارم
برای اینکه بگویم تمام حرفم را
من از نگاه تو یک زل زدن طلبکارم
و باز صبر همان اختیار اجباری
بریده حنجره ام را که دست بردارم
و آمدم بنویسم که دوس تت تت ...
قلم شکست و به لکنت کشید اقرارم
نه مثنوی نه رباعی نه قطعه و نه غزل
گریستم دو سه خطی به پای خودکارم
ZibaMatn.IR

به رنگ شعر ارسال شده توسط
به رنگ شعر


ZibaMatn.IR

این متن را با دوستان خود به اشتراک بگزارید


انتشار متن در زیبامتن