100 متن کوتاه شراب ۱۴۰۳ جدید 2024
کپشن شراب برای اینستاگرام و بیو واتساپ
خواهم امشب همچو مِی نوشت کُنم
بی خود از گرمیِ آغوشت کنم
وز شراب عشق مدهوشت کنم
با هزاران بوسه خاموشت کنم
قرارمان فصل انگور
شراب که شدم بیا
تو جام بیاور / من جان
هراسی نیست
فقط تو خوش باش
همین مرا کافیست
به بوسه هایت قسم
زمستان سردی در راه است
کمی جلوتر بیا
شراب لبانت را می خواهم
می گویند وقتی مست باشی
زمستان چله ی تابستان است…..!
قرارمان فصل انگور
شراب که شدم بیا
تو جام بیاور من جان
جام را خالی از جان کن
هراسی نیست... فقط تو خوش باش
همین مرا کافیست...
دلم، مست شدن
با "تو" را می خواهد
مرا پیاله ای شراب بنوشان
سبزم نما ، زنده ام کن
با من به رقص برخیز و مرا
ذره ذره در آغوشت بمیران
با آنکه نان برکت است
تو اما برایم ، شراب باش ..
بگذار با تو مست شوم
تا از تو سیر .
مرا به بزم عاشقانه ات ببر
در این شبی که ماه
با نگاه هر ستاره
جرعه جرعه مست می شود...
پیاله ام شکسته است
تو از شراب چشم خود
دو جرعه قرض می دهی؟
فراهم کن شب دیدار خود را
شراب ودفتر و سیگار خود را
بخوان آواز از پروانه ای خیس
برایم کوک کن گیتار خود را
شهلا الوند (خاتون)
این غوره ها
شراب خواهند شد
و انقدر
جای خالیت را پر خواهند کرد
که
حلوایم
نوبرانه ی بهارت باشد
...
تورا جان باران
اینبار صبر نکن ...
و آدم اول آتش را اختراع کرد
و بعد جهنم را... چنانکه اول شراب را
و بعد بهشت را
و چنانکه اول فراق را
و بعد برزخ را...
در شراب و شعر و شب، غرقِ شکفتن می شوی!
عشق می افتد به سجده، تا تو یک «زن» می شود!
شاعر: سیامک عشقعلی
رنگ مشکی زودتر از شراب مست می کند
اگر
چشمان تو باشد...
در آغوشت چه آرامم!
چقدر عشق ست در کامم!
شرابِ بوسه ی احساس،
شده، پیوسته ی جامم!
زهرا حکیمی بافقی،
کتاب دل گویه های بانوی احساس.
از تشنگی میمیرم و در ساغر شعرم
هرگز شرابِ تلخ مردافکن نمی ماند
رضا حدادیان
حُسنِ ختامِ شب
آنک شرابِ خون،
آنک طعامِ داغ ،
بر خوان لطف تو
با یک دوجین دهان،
حُسنِ طلوع صبح
خار و صلیب و میخ.
برای مسیح
خوش باشد و گوارا..
ساقی ز چشم یاران پر کن شراب ما را
جامی به این قشنگی خوش باشد و گوارا