متن رفیق قدیمی

رفیق شب های سرد و طوفانی.
تو هم امشب به یاد من نمیخوابی؟

رفیــــق مـن

یادت آید روز اول
در کنار جاده حومه‌ی شهر
زیر آن کنار سبز
لب جوباریک آب ؟
یادت آید یک سفر در شهر خبر
بی خبر از عالم دنیا شدیم
می‌گشتیم شهرها را یک به یک ؟
یادت آید آن روزها ...
روزهای تلخ و شیرین
دوستی چند...

رفیق قدیمی
مثلا طلا میمونه
روز به روز
ارزش اش بیشتر میشه
تو زندگیت

دعا میکنم
دنیا پُر شود از آدم هاییکه نه زمان آنها را عوض میکند نه زمین
آدمهاییکه هر چه کهنه تر باشند
تنها یک نام دارند
رفیق قدیمی

میگن رفیق هم مثل شراب ، کهنه اش یه چیز دیگه ست

بوی نو شدن می آید
ولی تو همیشه
رفیق کهنه ی من بمان

رفیق قدیمی ارزشش مثل طلاست و ماندگاری رفاقتش ، ارزش آن را بیشتر از قبل می کند.

چقدر خوبه که دارمت
همیشگی ترین دنیامی رفیق

آدما
زود دوست میشن
اما سالها باید بگذره
تا یکی رفیق بشه!
قربون هر چی رفیق بامرام

همه مون یه رفیق داریم
آنقدر برامون مهم و دوس داشتنیه که وقتی تو رابطه ش مشکل پیش میاد،ما بجاش غصه میخوریم و پیر میشیم

سرت سلامت رفیق قدیمی
چه اوقات خوشی که در کنار تو گذشت.

رفیقِ قدیمیِ من، امشب آرزو می کنم برایِ وجودِ دوس داشتنی ات که انقدر سیر بخندی که ندونی غم چیه، من اینجا کیلومترها دور تر از تو، جانِ دل، به فکرتم و عکستو می بوسم

رفیق کاری به شادی هات ندارم !!!

اون موقع که همه کنارتن!

ولی غم داشتی بیا...
نصف نصف...

رفاقت رو از دست فروش بازار نخریدم.!!!

بلکه تو کوچه های خاکی محلمون یاد گرفتم !

پس خوب می دونم برای کدوم رفیق زمین بخورم

که از زمین خوردنم شاد نشه بلکه دست خاکیم رو بگیره و منو از زمین بلند کنه...

در هوای یاد تو نام رفیق بر تو کم است

تو چنان خوبی ک دل از دوریت در ماتم است

من همیشه جای دوست ، تو را برادر خوانمت

تو بیش از یک رفیقی من برادر دانمت