پنجشنبه , ۱ آذر ۱۴۰۳
به آرزو نرسیدیم و دیر دانستیمکه راه دورتر از عمرِ آرزومندست...
بیا، که دیده به دیدارت آرزومند است...
شب نیست که چشمم آرزومند تو نیست وین جان به لب رسیده در بند تو نیست گر تو دگری به جای من بگزینی من عهد تو نشکنم که مانند تو نیست...
هنوز دیده به دیدارت آرزومند است...
به تو خو کرده ام، مانند "سربازی" به "سربندش"تو معروفی به دل بردن... مونالیزا به لبخندش تو تا وقتی مرا سربار می بینی، نمی بینی--درخت میوه را پرُبار خواهد کرد پیوندش!به تو تقدیم کردم از همان اول، دلت را زد...بهای شعر هایم را بپرس از آرزومندش!به دنیا اعتباری نیست، این حاجی بازارینه قولش قول خواهد شد نه پا برجاست سوگندش... ...
دوستت دارمو آنچه با تمام وجودم ادراک می کنمهمین عشق استعشقآریاین منمیک آرزومندِ به آرزو رسیده......
خرم آن لحظه که مشتاق به یاری برسدآرزومند نگاری به نگاری برسد...