اصفهانباآنهمهوسعت شدهنصفجهان یکوجبقدداریوکلجهانمگشتهای
تو نباشی جهانم سرد است.
برایت بی الف خواهم فقط *فردای بهتر* را تو اما آرزو کردی *جهانم* بی الف باشد
من زیر سایه ی مردانگیت خوشبخت ترین بانوی جهانم
عشق تو به تار و پود جانم بسته است بی روی تو درهای جهانم بسته ست
عشق تو به تار و پود جانم بسته ست بی روی تو درهای جهانم بسته ست
با تو خوشبخت ترین آدم این قافله ام کم نشو / دور نشو بی تو جهانم خالیست...
دلبرم کنار تو من خوشبخت ترین فرد جهانم
انگار که یک کوه سفر کرده از این دشت اینقدر که خالی شده بعد از تو جهانم