پنجشنبه , ۱ آذر ۱۴۰۳
حقیقت یک رنجش است، نه یک گناه....
رقابت، گناه است....
یک بوسه ندارد به گمانم که گناهی.....
جزعشق تو گناهی نیست در نامه ی اعمالم...
سیر نمیشوم ز تو نیست جز این گناهِ من...
دوست داشتنت گناه موردعلاقمه . . ....
سبحه بر کف،توبه بر لب،دل پر از ذوق گناه معصیت را خنده می آید ز استغفار ما...
گذشته ای که در گناه سپری شده باشد بار سنگینی است!...
چه گناهی؟تو مرا تنگ در آغوش بگیرتن تو عین بهشت است،جهنم با من…...
دریغ از یک سیبهمه را گاز زدندگناه...
کافر باشد که با لب چون شکرتامکان گنه یابد و پرهیز کند......
اگر گناه تو هستی خدا کند که خداجزای آخرتم را در این جهان بدهد...
گر تو گناه من شویتوبه نمی کنم ز توجام لبت بنوشم و باز گناه می کنم...