متن امید و انتظار
زیبا متن: مرجع متن های زیبا و جملات امید و انتظار
همه رفتند و نماند از یار، جز حسِّ گذر
لیک در دل بود نامت، ای حضورِ بیخطر
خلوت عالم پر از پژواک تنهایی شدست
لیک یک دل گرم مانده، با تو، ای صبحِ ظفر
هر که با ما بود، رفت و هرچه بود، آمد و رفت
تو همان ماندگارترینی، سایهات...
ای منتظرِ صبحِ روشن، نورِ جانها،
امامِ ما، مونس دل، امید ایمانها.
در غیبتت زمین به انتظار نشسته،
دلها به شوقِ ظهورت از غم رسته.
ای مهربانتر از مه، فروغِ آسمان،
کلیدِ گشایشِ غم و جانافروزی جهان.
چون بهارِ بیپایان، میآیی به وقتش،
تا شکوفا شود دوباره گلِ عشق و...
اسفند... کودک معصومی که دست در دستان بهار دارد
اسفند، آخرین نفسهای زمستان را در آغوش میکشد و دستهای کوچک و سردش را به گرمای بهار میسپارد. ماهی که نه زمستان است، نه بهار... میان این دو ایستاده، معصوم و بیادعا، مثل کودکی که میداند وقت خداحافظی رسیده اما هنوز...