متن شوق دیدار
زیبا متن: مرجع متن های زیبا و جملات شوق دیدار
گفته اند یک روز،می آید برای دیدنم
گفته اند آخر به پایان می رسد این انتظار
مثل یک غنچه که تازه سر زده از شاخه ها
سبز، هستم بی قرارم بی قرارم بی قرار
رویای آمدنت،
به انگیزه وامیدارد،
مگوهای احساسم را؛
تا،
هموارهی آرزوهایم،
با نبضِ رسیدن بتپند،
در ناکجای سینهی دردآشنایم!
تو،
خواهی آمد!
«یا اباصالح المهدی ادرکنی»
(استحاله)
همه شب به یاد رویت، نظری به ماه دارم
به جنون کشیده مانم چو به مَه نگاه دارم
دل من به جستجویت همه شب بشوق رویت
شده معتکف به کویت چو تو پادشاه دارم
نه شب مرا سحرگه نه سحر ز سوزم آگه
که ز...
به وصال تو رسیدن رویای هر شب است
لمس لبهای تو در کنج خیالم آرزوست.
تنگ چشمان تو میشود دلم، گهگاهی.
در من کوچهایست
که با تو در آن نگشتهام...
سفریست
که با تو
هنوز نرفتهام...
روزها و شبهاییست
که با تو به سر نکردهام...
و عاشقانههاییست
که با تو
هنوز
نگفتهام...
در من حرفاییست که
هنوز نفس میکشند...
آرزوهایی که هنوز به انجام نرسیدهاند
در من
و در کعبهی من،...
چشم انتظارم.
روزگار تلخ بی تو بودن به سر شود.
سوره ی شقایق ..
بسمه تعالی
رسید مژده ، دوباره بهار می آید
شمیم یاسمن و عطر یار می آید
همیشه جامِ نگاهم پر از ترانه ی توست
به این بهانه ، مکـرّر بهار می آید
برای آمدنت رنجِ عشق کافی نیست
به پیشوازِ تو ، چون انتظار می آید...
دوباره وقت قرار است و بینِ عقربه ها
به شوقِ دیدنِ تو ،جنگ تن به تن شده است.
برای من آغوشِ تو پیرهن شده است
فراتر از پیراهن شده ست، من شده است
شکسته پشت دلم زیرِبار چشمانت
قبول کن که نگاهت کمر شکن شده است!
بنا نبود که لب وا کنم، یقین دارم
به لطف تو دلِ من تشنه ی سخن شده است
که تا تو را...
مرا در کنج آغوش خیالت،
لحظه ای جا کن.
و عشق...
ربنای قلبی است که با نامت میتپد،
نمازی که در محراب نگاهت قامت میبندد.
تو که میآیی،
تمام واژهها وضو میگیرند،
و هر نفس،
شعری ناتمام از دوست داشتن میشود.
من،
در لحظههای بیقراری،
به سجدهی آغوشت پناه میبرم،
جایی که تمام اضطرابها،
مثل غبار از روحم فرو...
🌷🌷🌷
رویایت جاریست،
بر آسمان چشمانم؛
باور دارم؛ که تو،
نمردهای؛ هستی...
باور دارم؛ که میآیی،
با شور؛ با سرمستی...
بیا که از شوق آمدنت روحم به پرواز آمده است
بیا که از شوق آمدنت صبرم به انتظار آمده است
بیا که از شوق آمدنت خزانم با بهار آمده است
بیا که از شوق آمدنت اشکم با ذوق آمده است
بیا که از شوق آمدنت قلبم با تپش آمده است
گر چه دیدم همه عمر،
همهمه عالم و آدم ، امّا:
دیدار به پایان نرسد تا تو نیایی
جز لب ناب روی تو...
بوسه زنم بر لب کی..؟
عشق یعنی:
تپش قلب من، در وسط بوسیدن تـــو...
گفته اند می آیی؛
آری می آیی؛ می دانم؛
من آمدنت را،
با ژرفای جان،
باور دارم؛ باور دارم...