سلام بر تو که نامت چراغ...
زیبا متن: مرجع متن های زیبا کوتاه
- خانه
- متن ها
- متن اشعار عطیه چک نژادیان
- سلام بر تو که نامت چراغ...
سلام بر تو، که نامت چراغ زندگیست
طلوعِ چشم تو، خورشیدِ صبح روشنی
اگر نیایی، زمین خسته و فسرده بمیرد
ظهور سبز تو، آغاز فصل تازگی
تو آفتاب امیدی برای شبزدگان
تو آن نسیم خدایی، که عطر بندگی
دلِ شکسته ما را ببر به صبحِ ظهور
که هر نفس به ظهورت ، امید روشنی
جهان بدون تو، تاریک و بی خداست هنوز
بیا، که بودن ما بیتو به جز غم نیست
غزّه، زخمی تاریخ و آیهی صبر خداست
هنوز هم به امید تو، در قیام بندگی
کودکان بیپناهش به آسمان نگرن
که وعدهی تو برایشان، سکوت روشنی
خون شهید، شهادت دهد به چشم جهان
که بیتو، این همه ظلمت شکست زندگی
بیا، که فریاد «هل من ناصر» غزّه هنوز
به جان خستهی ما، همچنان خستگی
تفسیر با هوش مصنوعی
این شعر، اشتیاقی عمیق به ظهور منجی و رهایی از ظلم و ستم را بیان میکند. غزه نماد رنج و امید است و شاعر با زبان عاشقانه، ظهور منجی را شروع فصل تازهای میداند که تاریکی را به روشنی تبدیل میکند و امید را به دلهای شکسته باز میگرداند. انتظار و دعا برای این ظهور، در متن بهوضوح مشهود است.