پنجشنبه , ۱ آذر ۱۴۰۳
تا بیکران در ذهنم تو را زنده می دارمتویی که به زندگیم رنگ و بو می بخشیو من همیشه در انتظار توامتو همیشه در خیالم همراهم هستیهر لحظه با تو زندگی می کنممن به تو وابسته ام و تو هم به منپس ادامه بده، تا به همیشه من و تو با هم باشیم...
باهمباتو آسمانم آبی ستروزهاثانیه هاسقف آرزوهایم آبی ست.خاطره ات که شادشود:میتوان از مرز تلخی ها گذشت؛عطراقاقی راچید، بال گشودوبه زمانه دلخوش کرد.می آیی؛با نگاهی که پر از شیطنت آهوهاست ، با نگاهی که به تو ایمان داردنوروسپیده همه جا جاری ست.بالحجه شاعرانه ات میگویی:سهراب غزل خوان نگاهت شده ام؛لبخندبزن به سرآغازبهاربه سرانجام زمانی تازه.باهوایی که پراز رایحه ی شب بو هاست با دل دریایی در حواشی کویر قدم میزنیم...
یادمان باشد اگر روزی گذشتیم از بلا ناخوشی ها رفت و ما ماندیم و مابیشتر باهم برای هم فدای هم شویم...
تو که نیستی بعد تو انگار یه چیزی کم دارمرو لبم خنده ولیتوی دلم یه غم دارمکوثر مرادی فر❤...
بعضی ها خودشان ،دلیلِ دوست داشتنشان می شوند !آن هایی که می گویند :باهم راه برویم ...باهم درستش می کنیم ...باهم کلا کیف دارد ...!...