متن بهاران
زیبا متن: مرجع متن های زیبا و جملات بهاران
بسمه تعالی
در حادثه ها ، نخلِ تنومندِ زمانم
از هر که خورم سنگ ، بر او میوه فشانم
حیف ست در این گلشنِ سر سبز برویم
چشم از گل و آلاله چو شبنم نچرانم
این بادیه از کاهلی ام خار دمیده ست
با خار که همصحبتی گل نتوانم
لوحِ...
بهار در رمضان آمد و بهاران شد
شکوفه های اجابت نصیب باران شد
تبسم ملکوت و ترنم شبنم
گل محمدی آمد گلاب ارزان شد
اعظم کلیابی
بانوی کاشانی
باهم
باتو آسمانم آبی ست
روزها
ثانیه ها
سقف آرزوهایم آبی ست.
خاطره ات که شادشود:
میتوان از مرز تلخی ها گذشت؛
عطراقاقی راچید، بال گشودوبه زمانه دلخوش کرد.
می آیی؛
با نگاهی که پر از شیطنت آهوهاست ،
با نگاهی که به تو ایمان دارد
نوروسپیده همه جا جاری...
تو بهاری؟!
نه! بهاران از توست
از تو می گیرد وام
هر بهار این همه زیبایی را
هوسِ باغ و بهارانم نیست
ای بهین باغ و بهارانم، تو
بهاران آمد و بیرون شد ، اسفند
به فروردین، شده؛ غم پای در بند
پرستو ها، به شادی ؛ قمریان مست
ز شادی ،خنده ها ؛ دارد دماوند
عروسانِ چمن ، با ناز و عشوه
زمین، خرم، زمان، نو، جمله خُرسند
غزل خوان، بلبلان ؛ بر شاخساران
رسیده، روزهای؛ مهر...
بهاران
کم کمک فصل بهاران می رسد
روز خوب روزگاران می رسد
می رهاند کوچه را از انجماد
می تراود نور و باران می رسد
می جواند ساقه ای نورسته را
ساز و برگ چرخ دوران می رسد
می تکاند شاخه ها را از کلاغ
آهویی از کوهساران می رسد...
ای کاش کمی فکر بهاران باشیم
دلواپس حال گلعذاران باشیم
حالا که هوای شهرمان آلوده است
ای دوست بیا شبیه باران باشیم
اعظم کلیابی ( بانوی کاشانی)
آی !
بازکن پنجره را
باز کن پنجره را
در بگشا
که بهاران آمد!
که شکفته گل سرخ
به گلستان آمد!
دلت آبی تر از دریا عزیزم
به کامت گردش دنیا عزیزم
الهی دائما چون گل بخندی
بهارانت خوش و زیبا عزیزم
گنجشک هستم ، بر درخت تو غزل خوانم
بر سفرهٔ قلب تو من ، امروز مهمانم
از هیچ شعری بی تفاوت رد نشد چشمم
من تشنه هستم در پی اعجاز بارانم
هر روز من پاییز می بینم در این دنیا
من سالها در انتظار یک بهارانم
روزی مرا با سنگ...
مثل پرستوها مرا درگیر هجران میکنی
من را به ناز و قهر خود شیدا و حیران میکنی
با موج گیسویت مرو ، رحمی بکن برغیرتم
این شانه ی مردانه را آخر تو ویران میکنی
یک شهر گر کافر بوَد مومن شود با خنده ات
هر کافری را ای صنم آخر...