پنجشنبه , ۱ آذر ۱۴۰۳
کتابی دلنشین، روان، با جملاتی دلفریب و موجز بودچهره ات#بهمن_علی_نژاد...
همه ما منتظر هستیم یک نفر بیاید وزندگی ما را عوض کند و قهرمان دنیای ما بشود.چه کسی فکرش را می کند،با بیرون کردن آدم های نادرست از زندگی مانبه اندازه ورود یک قهرمان خوشبخت بشویم....
همه از عشق انتظار معجزه دارند، این که ما را تبدیل به بهترین آدم دنیا بکند. شاعر بشویم و شعرهای عاشقانه بگوییم. زیر باران ساعت ها قدم بزنیم و گریه های شبانه سر دهیم. اما من می گویم بزرگترین کاری که عشق کرده است این است که ما را همچنان به زندگی امیدوار نگه داشته است....
می دانم زشت هستم. اما جنایت اصلی زشت بودن من نیست؛ بلکه داشتن همان احساس شکننده، همان ظرافت روحی است که یک آدم زیبارو دارد و هر لحظه مورد ستایش قرار می گرد و روحش آرام می گیرد ومن طغیان زده و موجی خروشان رها می شوم.آیا در آسمان ها عدالتی می بینید؟...
اغلب این تصویر اشتباه در ما پدید می آید کهاگر کسی ما را دوست داشته باشددیگر هیچ چیز در این دنیا نمی تواند ما را بترساند.اما آدمی که شروع کرده چیز باارزشی در دنیا داشته باشد،باید بیش از هر زمانی بترسد.دنیا در گرفتن چیزهای با ارزش، تبحر خاصی دارد....
من باید یک آهنگ می شدم.توسط انگشتان ظریف زنی نواخته می شدم. دلی را به ارتعاش در می آوردم و بعد محو می شدم.زیاد که بمانی تبدیل به آهنگ دلخراش می شوی....
تو به اندازه ویرانی کشور منزیبایی...
از من هرآنچه باقی مانده تویی...
به آتش نشانی فکر کنید که به دل آتش می زند و موفق می شود از صد نفر، نود و نه نفر را نجات بدهد اما همه به خاطر مرگ آن یک نفر به او تشر می زنند.موفقیت در جنگ اما داستان دیگری است. می گفت: به همراه ده سرباز از زیر آتش سنگین دشمن عبور کردیم و هشت نفر بیشتر برنگشتیم.در جنگ به این می گویند موفقیت.او هم مسئول هر ده نفر بود. جان سه نفر گرفته شده بود. ولی موفق به حساب می آمد. همه به خاطر نجات هفت نفر دیگر و خودش به او تبریک می گفتند.و حالا به زن؛...