سه شنبه , ۱۳ آذر ۱۴۰۳
خدایا آرزو دارم که بیماری نباشد/دلی درگیرِ درد و بسترِ زاری نباشد/اسیرِ غم نگردد هیچ، انسانی و هرگز/چروکِ اخم، بر ابروی رخساری نباشد/شاعر: زهرا حکیمی بافقی (الف احساس)...
مردی یعنی توی اَخم هاش نگات کنه و یهو لبخند بزنه.....
خرابم می کند با اخم و با لبخند می سازددلم را برده معماری که فکرش را نمی کردم...
سنگم، اما به خدا اخمِ ظریفی کافیستناگهان ذوب کند قلبِ دماوند مرا......
دزدیده اند از لب تو خنده را مگر؟با اخم خود کجای جهان را خریده ای؟!...
گویا که جهان بعد تو زیبا شدنی نیستحتی گره اخم خدا وا شدنی نیست...