پنجشنبه , ۱ آذر ۱۴۰۳
اگر که حس کردی به یک دستِ گرم نیاز داری دستِ دیگرت را بگیر. زیرا "شکست نمی خورد" کسی که به خودش ایمان دارد....
عشق درخششی جادویی است که از درون هستهٔ سوزان روح می تابد و زمین پیرامونش را روشنی می بخشد و توانمان میدهد تا زندگی را در قالب رؤیایی شیرین و زیبا بین دو بیداری درک کنیم.جبران خلیل جبران...
زمانى که دست زندگى سنگین و شب بى ترانه است، هنگام عشق و اعتمادست، دست زندگى چه سبک مى شود و شب چه پر ترانه، آنگاه که به همه عشق مى ورزیم و اعتماد داریم، همه چیز سبکتر مى شود و ترانه از تاریکى بر مى خیزد!...
یک روز از من خواهی پرسید:کدام برایم مهم تر است: زندگی خودم یا زندگی تو؟و من جواب خواهم داد: زندگی خودم!تو من را رها خواهی کرد زیرا نمی دانیتمام زندگی من هستی …...
یکدیگر را دوست بدارید ، اما از عشق زنجیر مسازیدبگذارید عشق همچون دریایی مواج میان ساحلهای جانتان در تموج و اهتزاز باشد......
وقاحت آن است که عمل خودت را فراموش کنی و من رابر اساس عکس العملم بازخواست کنی. ...
مهربانی مانند برف استهمه ی آنچه را که میپوشاند زیبا میکند....
"عشق" را هیچ آرزو نیست مگر آنکه به ذاتِ خویش در رسد. اما اگر شما عاشقید و آرزویی می جویید، آرزو کنید، که ذوب شوید و همچون جویباری باشید که با شتاب می رود و برای شب آواز میخواند.آرزو کنید که رنجِ بیش از حد مهربان بودن را تجربه کنید.آرزو کنید که زخم خورده فهم خود از عشق باشید و خون شما به رغبت و شادی بر خاک ریزد.- پیامبر- جبران خلیل جبران...
شعور یک گیاه در وسط زمستان، از تابستان گذشته نمی آید، از بهاری می آید که فرا میرسد...گیاه به روزهایی که رفته نمی اندیشد، به روزهایی می اندیشد که می آید! اگر گیاهان یقین دارند که بهار خواهد آمد، چرا ما انسان ها باورنداریم که روزی خواهیم توانست به هر آنچه می خواهیم دست یابیم...؟...